مدرس مدیریت راهبردی استاد مدیریت راهبردی سخنران مدیریت راهبردی تدریس

مقالات مدیریت راهبردی مطالب مدیریت راهبردی سمینار مدیریت راهبردی دوره مدیریت راهبردی همایش مدیریت راهبردی کلاس مدیریت راهبردی

مدرس مدیریت راهبردی استاد مدیریت راهبردی سخنران مدیریت راهبردی تدریس

مقالات مدیریت راهبردی مطالب مدیریت راهبردی سمینار مدیریت راهبردی دوره مدیریت راهبردی همایش مدیریت راهبردی کلاس مدیریت راهبردی

مدرس مدیریت راهبردی استاد مدیریت راهبردی سخنران مدیریت راهبردی تدریس

تعریف مدیریت راهبردی
مدیریت راهبردی
راهبردی یعنی چه
مدیریت استراتژیک مقاله
کتاب مدیریت استراتژیک
مدیریت راهبردی ریاست جمهوری
مدرس مدیریت راهبردی استاد مدیریت راهبردی سخنران مدیریت راهبردی تدریس مدیریت راهبردی معلم مدیریت راهبردی
مقالات مدیریت راهبردی مطالب مدیریت راهبردی سمینار مدیریت راهبردی دوره مدیریت راهبردی همایش مدیریت راهبردی کلاس مدیریت راهبردی

۱۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

۲۱
خرداد

بهترین مدرس بازاریابی و فروش در ایران چه کسی است؟



مدرس بازاریابی - بهترین مدرس بازاریابی و فروش - سالن آموزشی همه مدیران عامل و مدیران آموزش در سازمان ها و شرکت ها و حتی موسسات اعتباری و بانک ها همواره به دنبال بهترین مدرس بازاریابی و فروش هستند تا بتوانند دوره ها و کارگاه هایی را برگزار نمایند که واحدهای فروش و امور مشتریان خود را به کمک آن ها متحول نمایند. اما واقعیت موضوع دیگری است !


جستجوی مدیران آموزش ها به دنبال بهترین مدرس بازاریابی و فروش بجایی رسیده است که برخی مدیران آموزش پرداخت حق الزحمه مدرسان بازاریابی را مشروط بر اخذ نتیجه پس از برگزاری دوره های آموزشی گرفته اند. این موضوع آنجایی تعجب را چندین برابر می نماید که برخی به اصطلاح مدرسان این موضوعات را پذیرفته اند. نتیجه انتخاب بهترین مدرس بازاریابی و فروش با این روش و همچنین عوارض آن بر امر آموزش بر کسی پوشیده نیست.


چند راهنمایی جهت انتخاب بهترین مدرس بازاریابی و فروش

بهترین مدرس بازاریابی باید واجد شرایط خاصی باشد که مهمترین آن ها عبارتست از:


۱- دارای مدارج علمی و دانشگاهی در رشته مدیریت بازرگانی با گرایش های حوزه بازاریابی باشد.


۲- دارای حداقل ۱۰ سال تجربه مشاوره مدیریت در حوزه بازاریابی و برندینگ را در رزومه فعالیت های خود داشته باشد.


۳- دارای مهارت کافی در انتقال مفاهیم داشته باشد و حداقل ۳ سال تجربه تدریس در واحدهای دانشگاهی را داشته باشد.


۴- قبل از حضور در کارگاه، از وضعیت شرکت کنندگان و همچنین رفتار مشتریان در بازار متبوع، اطلاعات کافی اخذ نموده باشد.


5- در آخر اینکه بهترین مدرس بازاریابی باید بتواند آنچه را که به شرکت کنندگان در کارگاه آموزش می دهد، در ابتدای آموزش خود عملیاتی نماید تا اعتماد شرکت کنندگان را جهت قبول مفاهیم و مهارت ها کسب نماید.


بهزاد حسین عباسی 


  • استاد مدیریت مدرس مدیریت
۲۱
خرداد

میانجیگری؛ راهی جایگزین برای حل اختلافات در عرصة بین المللی

مترجم: دکتر عباس احمدی و لیلی  رحیمی (Leili.Rahimi20@gmail.com)

موضوع: مدیریت تعارض و مذاکره

سال انتشار (میلادی): 2016

وضعیت : تمام متن

منبع انتشار: پایگاه مقالات علمی مدیریت  www.SYSTEM.parsiblog.com

تهیه و تنظیم: ارسال شده توسط عضو پایگاه مقالات علمی مدیریت  www.SYSTEM.parsiblog.com

چکیده: محیط کسب و کار بین المللی همواره در حال تغییر است، با توجه به سرعتی که در معاملات تجاری امروز دیده می شود ، عبارت "وقت طلاست" واقعی تر از همیشه است. بدلیل درگیری بین شرکت ها، که هزینه های اضافی و زمان از دست رفته را به طرفین تحمیل می کند، دادگاههای حل اختلاف ایجاد شده اند. به طور فزاینده، پای روشهای جایگزین حل تعارضات در میان است که بعنوان میانجیگری مشخص شده است.  میانجیگری بعنوان جایگزینی برای عدالتِ سنتی، سریع تر، کارآمدتر، محرمانه تر و بالاتر از همه، ارزان تر دیده می شود. این مقاله روش اصلی و تکنیک های مورد استفاده در میانجیگری، به منظور نتیجه گیری در مورد سودمندی این روش جایگزین حل اختلافات بین المللی  ارائ? می کند.

کلمات کلیدی: میانجی گری، محیط کسب و کار، تعارض، میانجی‌گری بین المللی.


مقدمه

  میانجی گری که در قانون استفاده می‌شود یک شکل جایگزین حل اختلاف است، یکی از راه‌های حل و فصل اختلافات بین دو یا چند طرف معامله با عوامل به هم پیوسته است . به طورمعمول سوم شخص بعنوان میانجی به طرفین دعوا برای رسیدن به توافق کمک می‌کند. اختلاف  منازعه کنندگان می‌تواند درحوزه های مختلفی ازجمله: تجارت، دیپلماسی، مسائل اقتصادی واجتماعی و غیره باشد.  میانجیگری  به طورخاص اغلب دارای یک ساختار و زمانبندی است، مشارکت در آن خصوصی و محرمانه است و به صورت قانونی اجرا می شود که مذاکرات عادی عاری از  این ویژگیها می باشد. میانجی به عنوان  سوم شخص اغلب به صورت داوطلبانه  عمل می کند و از تکنیک های مختلفی برای دستیابی به توافق بین طرفین منازعه  استفاده می کند که دستیابی به این هدف به مهارت و آموزش دیدگی میانجی بستگی دارد.

در روش میانجی¬گری دولت یا شخص میانجی کوشش می¬کند موضوعات مورد مذاکره را پیشنهاد دهد و خود مستقیما در آن شرکت می¬نماید و سعی می¬کند طرفهای ذی¬نفع را به تسلیم و سازش وادار کند.یک میانجی به¬عنوان حلقه‌ی ارتباطی بین طرف¬های منازعه عمل می¬کند. برداشت هر یک را نسبت به طرف دیگر بهبود می¬بخشد و برای حل مسالة مورد اختلاف راه¬حل¬هایی را پیشنهاد می¬نماید و برای پذیرش آنها طرف¬های منازعه را تحت فشار قرار می¬دهد. در میانجی‌گری طرف سوم کوشش می¬کند با شرکت در مذاکرات موضع دو طرف را به هم نزدیک کرده و راه¬حلی سازگار با نظریات دو طرف ارئه دهد. بدیهی است کسی می¬تواند نقش میانجی داشته باشد که مورد اعتماد هر دو طرف اختلاف باشد .معمولا یافتن چنین فردی کار آسانی نیست. 


تاریخچه حل و فصل اختلافات بین المللی 

در دوران گذشته، کشورها سعی در حل و فصل اختلافات خود داشتند، ولی مهم ترین روشی که آن ها برای حل اختلافاتشان استفاده می کردند، توسل به جنگ بود و تا مدت ها نیز در حقوق بین الملل مجاز شمرده می شد و بعضی از دانشمندان جنگ را یک پدیده طبیعی در عرص? بین الملل می دانستند اما به دلیل خسارت های زیاد ناشی از جنگ، توسل به زور به مرور زمان حذف شد و کشورها سعی کردند اختلافاتشان را از راههای مسالمت آمیز حل کنند. کوشش زیادی دربار? توسل به شیوه های مسالمت آمیز  حل و فصل اختلافات بین المللی صورت گرفته است، ولی تلاش جدی اولیه و فراگیر در سطح جهانی را باید در کنفرانسهای لاهه و پس از آن جستجو کرد. در اغلب موارد میانجی¬گری از طرف دولت¬ها به عمل می¬آید و از تشریفات میانجی¬گری غالبا برای پایان دادن به منازعات نظامی استفاده می‌شود. 

میانجی‌گری پس از کنفرانس صلح لاهه و به ویژه در نیم قرن گذشته به عنوان یک روش در مدیریت معارضه نقش رو به گسترش و مهمی را در روابط بین‏المللی به خود اختصاص داده است. در بند 1 ماده 33، منشور سازمان ملل متحد توصیه‏‌های لازم به کلیه اعضا جهت حل و فصل منافشات از طریق روش‌های مسالمت‌آمیز از جمله میانجی‌گری شده است.


ابزارها و شیوه های دیپلماتیک حل اختلافات بین المللی

انتخاب یک میانجی بسیار مهم است و به دانش علمی، سبک‌های میانجی گری و تاثیر زمینه‌های حرفه‌ای در رسیدن به نتیجه در انتخاب میانجی موثر است. به طور کلی برنامه‌های میانجی گری اجتماعی به هدایت توسط واسطه اختصاص دارد. زمانی که گروه‌ها نمی‌توانند بر روی یک میانجی به توافق برسند، از طرف یک نهاد  یک میانجی واجد شرایط انتخاب و معرفی می شود.

طرفین می‌توانند از میانجی بخواهند که دلایل آنها را برای تضاد منافع نادیده بگیرد. در برخی موارد قانون معیاری را برای میانجی در نظر می‌گیرد.  در قراردادهای میانجی گری مشخص نیز ممکن است نفر سومی پیشنهاد یا تحمیل شود. برخی از سوم شخص‌ها در لیست افراد تایید شده قرار دارند در حالی که میانجی در فهرست دیگری است. فهرست ممکن است باز باشد و هر فرد واجد شرایط و متناسب به آن ملحق شود و یا اینکه فهرست ممکن است بسته باشد و میانجی به حل منازعه دعوت شود.

در سطح بین‌المللی به طور کلی فهرست باز است مانند مراکز حل اختلاف. در کنار آن به صورت متناوب نیز هیئت‌های خصوصی مشارکت وجود دارد و برای انتصاب به میانجی گری رقابت می‌شود.

وقتی که یک دولت به میانجی‌گری در یک مناقشه دعوت می‌گردد یا خود راساً نسبت به میانجی‌گری داوطلبانه اقدام می‌نماید، فرد کارآمدی را انتخاب می‌کند که تامین کننده بیشترین اهداف مورد نظر باشد. میانجی‌گری بین المللی توسط چنین افرادی به عوامل ذیل بستگی دارد: 

الف – موقعیت شغلی افراد در کشور متبوع. 

ب - مهلت ارائه شده برای اخذ تصمیم. 

ج - منابع مختلف ، توانایی‌ها و جهت گیری سیاسی کشور‌های متبوع. 

د – میزان محدودیت‌های ناشی از اختلاف منابع در رفتار‌های میانجی‌گرانه.


در رابطه با استفاده از اصطلاح کشور‌های کوچک و بزرگ باید گفت که منظور اندازه جغرافیایی آنها نیست بلکه میزان قدرت آنها در نظام بین المللی مدنظر می‌باشد. دولت‌های بزرگ به کشورهایی اطلاق می‌گردند که دارای وزن و امتیازات ویژه‌ای نسبت به سایر کشورها هستند و کشورهای کوچک شامل آنهایی می‌گردد که وزن و منابع آنها نسبت به سایر بازیگران بین المللی در سطح پائین تری قرار دارد. دولت‌‌های بزرگ به مراتب زمینه و فرصت بیشتری برای میانجی‌گری دارند و با توجه به قدرت نفوذ خود گاهی اوقات نقش مؤثرتری می‌توانند اعمال نمایند. دولت‌های کوچکی که بتوانند از نظر سیاسی خود را از نفوذ قدرت‌های بزرگ دور نگه دارند و در نتیجه به عنوان یک کشور بی‌طرف شناخته شوند و از مقبولیت بین‌المللی در خصوص حمایت از صلح‌طلبی برخوردار گردند نیز می‌توانند در ایفای نقش میانجی‌گری مؤثر باشند. حتی برخی از طرف‌های مناقشه این گونه دولت‌ها را به دولت‌های بزرگ ترجیح می‌دهند.

دولت‌های بزرگ صرفاً به دلایل بشر دوستانه به میانجی‌گری دست نمی‌زنند، بلکه همراه با انگیزه‌های بشردوستانه، اهداف سیاسی نیز دنبال می‌کنند. تمایل قدرت‌های بزرگ به میانجی‌گری می‌تواند از دو بعد توسعه‌طلبانه و دفاعی برخوردار باشد. از یک طرف، آنها می‌کوشند نفوذ خود را در منطقه‌ای که اختلاف در آن بروز کرده است، افزایش دهند و از طرف دیگر نگران افزایش نفوذ قدرت دیگر در همین منطقه هستند. از منظر بعد دوم، گاه وظیفه میانجی‌گری به قدرت‌های بزرگ تحمیل می‌شود، زیرا نگرانی از افزایش نفوذ طرف دیگر آنها را وادار می‌سازد که دست به اقدام پیشگیرانه بزنند.


فرایند میانجی گری 

فرایند میانجی گری برای یک مسئله به طور کلی زمان بسیار کمتری از فرایند حل آن مسئله از مجاری استاندارد قانونی طول می‌کشد. ممکن است یک مورد پرونده برای حل و فصل توسط وکیل با لایحه به توافق دست پیدا ‌کند. صرف زمان کمتر به معنی صرف پول و هزینة فرصت کمتری است و یا ختی ممکن است توسط قاضی ماه‌ها یا سالها طول بکشد و این در حالی است که یک میانجی ظرف چند ساعت به توافق دست پیدا کند. اصل محرمانه بودن: درحالی که جلسات دادگاه عمومی هستند میانجی گری کاملاً به صورت محرمانه باقی می‌ماند. هیچ کس به جز طرفین دعوا از آنچه اتفاق افتاده اطلاع پیدا نمی‌کنند. محرمانه بودن در میانجی گری چنان مهم است که در بسیاری از موارد دادگاه نمی‌تواند به زور از یک میانجی برای شهادت در دادگاه استفاده کند. بسیاری از میانجی گران یادداشت‌های فرایند وساطت را پس ازپایان فرایند نابود می‌کنند. این شدت از محرمانگی معمولاً شامل سوء استفاده از کودکان یا اعمال مجرمانه و تهدید هم می‌شود. میانجی گری رسیدن طرفین به لایحه توافق را افزایش می‌دهد. برای یک پرونده در دادگاه اغلب قاضی یا هیئت منصفه از نظر قانونی نمی‌توانند راه حلی را که میانجی نشان می‌دهد ارائه کنند. به همین علت احتمال اینکه یک میانجی‌گر به نتیجه‌ای دست پیدا کند که طرفین بر آن توافق دارند بیشتر است.


اصول میانجیگری

اصول میانجی گری شامل عدم خصومت، پاسخگویی، تعیین کنندگی و استقلال طرفین را شامل می‌شود. عدم خصومت بر فرایند واقعی میانجی گری متکی است و طرفین را به عنوان همکارانی در ایجاد یک توافق در نظر می‌گیرد. میانجی گری برای رسیدن به توافق به جای برنده و بازنده بودن طراحی می‌شود.

پاسخگویی به طرفین اجازه می‌دهد که ورای قوانین سخت سیستم قضایی راه حلهایی را جستجو کنند. فرایند میانجی گری همچنین غیررسمی، منعطف و مشارکتی است. تعیین کنندگی و استقلال طرفین به آنها اجازه می‌دهد فضای توافق را خودشان انتخاب کنند به جای این که آن را به شخص دیگری واگذار کنند. بنابراین مسؤلیت نتایج را نیز به عهده خود طرفین می‌گذارد. در ایالات متحده کدهای رفتار میانجی بر مشتری محور بودن راه حل‌ها به جای راه حل‌های تحمیلی تاکید می‌کند. و این روال معمولِ تعریف شدة میانجی گری در امریکا و انگلیس است.





منابع لازم برای میانجی‌گری

منابع مورد استفاده میانجی ها پایه و اساس لازم برای اعمال نفوذ را فراهم می‌کنند.  به ذکر شش نمونه از منابع یا پایه‌های قدرت میانجی می‌پردازیم:

1-پاداش

2- منابع تهدیدزا

3- منابع رجوعی

4- حقانیت منابع

5- منابع مربوط به قضاوت فنی

6- منابع اطلاعاتی

- پاداش : منعکس کننده توانایی میانجی ها برای ارائه پیشنهادهایی است که در برگیرنده منافع ملموس طرفین منازعه و یا تائید وعده‌های داده شده باشند. 

- منابع تهدیدزا : به انواع مختلف تهدیداتی بستگی دارند که میانجی ها از آن استفاده می‌نمایند، از جمله تهدید به عدم دخالت و میانجی‌گری که موجبات عدم رضایت عمومی افراد جامعه نسبت به یک طرف یا هر دو طرف معارضه را فراهم خواهد کرد. 

- منابع رجوعی : که از احساس مشترک و برابری میانجی ها و طرفین درگیر در مناقشه سرچشمه می‌گیرد و تمایلات یکسان آنها را برای تفاهم پوشش می‌دهد. 

- حقانیت منابع : به ارزش‌های معنوی طرفین مناقشه مربوط می‌شود که میانجی مجاز به دخالت در آنها بوده و در موقعیت و جایگاهی که قرار گرفته، وظیفه دارد در روند معارضه تغییر یا تأثیر به وجود آورد. 

- منابع مربوط به قضاوت فنی: به آن بستگی دارد که طرفین مناقشه بپذیرند که میانجی‌ها دارای آگاهی بیشتر بوده و توانایی آنها به علت تجربه، آموزش و عملکرد از کیفیت و شناخت برتری برخوردار است. 

- منابع اطلاعاتی : که به توانایی میانجی برای عرضه و انتقال اطلاعات با ارزش بستگی دارد که باعث هدایت مسیر تغییرات در بعضی از طرف‌های مناقشه می‌گردد. 


معیار‌های میانجی‌گری

میانجی‌گری بین المللی از ماهیتی یکسان برخوردار نیست، تعیین مجموعه‌ای از معیارها برای پوشش دادن به اهداف گوناگون کلیه میانجی ها کاری بیهوده به نظر می‌رسد. به عنوان مثال، شخصیت‌های میانجی ممکن است با تاکید بر ایجاد تسهیلات ارتباطاتی بهتر و ارتقای کیفیت برخورد در جستجوی ابزاری به منظور ایجاد فضای مناسب‌تر برای مذاکره باشند. حال اینکه دولت‌های میانجی ممکن است در پی تاثیرگذاری بررفتار طرفین درگیر به منظور حل و فصل مناسب مناقشه باشند. این اهداف مختلف نمی توانند به سادگی در یک نظریه گنجانده شده و ترسیم گردند. 

میانجی گری شدیداً نیازمند شناساندن به طرفین است تا آنها با میل و رغبت شرکت کنند، میانجی به عنوان یک شخص بی طرف، برای تسهیل مذاکرات بین طرفین دعوا است. علاوه براین، میانجی می‌بایست از آماده بودن کلیه لوازم و تدارکات مورد نیاز فرایند توافق اطمینان حاصل کند. میانجی باید فشار، ارعاب و تهدید را محدود کند و نشان دهد که چگونه از طریق استفاده از زبان خوب و مهارت‌های ارتباطی گوش دادن و توجه به پیام‌های غیر کلامی و علائم دیگر که ناشی از زمینه چینی میانجی گری است با استمداد از تجربه و تخصص میانجی، طرفین به صورت مستقیم به تمرکز بر روی مسائل بپردازند و از حملات شخصی دوری جویند.

روش‌‌های میانجی‌گری بین المللی 

تمامی میانجی‌های بین المللی در چارچوب سیستم تبادل نظر و اعمال نفوذ عمل می‌کنند. عناصر چنین سیستمی شامل ارتباطات، تجربه، توقعات طرفین مناقشه، و منابع و منافع میانجی می‌باشد. تاثیرات این عناصر بر یکدیگر تعیین کننده طبیعت ومیزان اثرگذاری میانجی‌گری است. 

استراتژی میانجی در چارچوب سنتی به عنوان استراتژی ایجاد رضایت و یا استراتژی عمل آوری خوانده می‌شود. استراتژی ایجاد رضایت بمنظور تغییر زمینه‌های مناقشه طراحی گردیده واز طریق به کارگیری تدابیری مانند: پیشنهادها، تشریفات صلح آمیز، تعیین محدودیت زمانی وغیره، عمل می‌نماید واستراتژی عمل آوری با هدف تاثیرگذاری بر ابعاد تضمینی مناقشه مانند تعلیم طرفین مناقشه و تامین تسهیلات برای برقراری بهتر ارتباطات تبیین می‌شود. 

سه روش اساسی تمیز داده شده شامل ‌استراتژی آسان سازی و ارتباط ،‌فرمول سازی، و عمل‌ آوری می‌باشد. هر یک از این استراتژی‌ها به منظور ایجاد تغییر، تاثیرگذاری و اصلاح یک مناقشه، با بررسی چگونگی ماهیت اعمال متقابل طرفین منازعه بر یکدیگر طراحی گردیده اند. برگزیدن یک استراتژی یا استراتژی‌های گوناگون از جانب میانجی‌های مختلف در مناقشات مختلف به تداخل با دو عامل اساسی منوط می‌باشد: ماهیت منازعه ، و منابع ومنافع میانجی. 

میانجی‌های بین المللی بدون توجه به شرایط حاکم بر موقعیت مناقشه نمی توانند هیچ‌گونه روش و تدبیری را اتخاذ نمایند. اقدامات میانجی ها در چارچوب سیستمی مرکب از طرفین مناقشه، روابط آنها با یکدیگر، میانجی، تعداد هیئت‌های موکلان، و ناظرین و دیگر عوامل از جمله قواعد اجتماعی فشار سازمان‌های سیاسی و اقتصادی طراحی می‌گردد. روابط حاکم بر این سیستم، روابط بین تبادلات و تاثیرات آنها بر یکدیگر می‌باشد. هر یک از بازیگران دارای منافع و توقعاتی هستند، هر کدام دارای منابعی هستند و هریک توقع دریافت نوعی پاداش را دارند و این امر شامل میانجی ها و به موازات آن شامل طرفین درگیر در مناقشه نیز می‌باشد. 

تفاوت¬های زیادی بین میانجی¬گری و سازش وجود دارد که عمده¬ترین آنها عبارتند از :

1. میانجی¬گری، را می¬¬توان نهادی غیر سازمان¬یافته تلقی کرد چون می¬تواند به صورت¬های مختلفی عمل کند در حالیکه سازش نهادی سازمان¬یافته در قالب کمیسیون¬هاست.

2. معمولا برای تشکیل کمیسیون¬های سازش بین طرفین اختلاف قراردادی به نام قرارداد سازش منعقد می¬شود ولی در میانجی¬گری چنین قرار دادی وجود ندارد. 

3. در میانجی¬گری، تابعین حقوق بین¬الملل (دولت¬ها، افراد و سازمان¬های بین‌المللی)شخص ثالث را تشکیل می¬دهند و به حل و فصل اختلاف می¬پردازند در حالی¬که در آیین سازش کمیسیون¬ها جایگزین آنها می-شوند.

 4. در میانجی¬گری اگر پیشنهادات میانجی از سوی طرفین یا یک طرف اختلاف پذیرفته نشود او می¬تواند به تهیه¬ی پیشنهادات جدید برای حل اختلاف بپردازد ولی در سازش، سازش¬دهنده معمولا یک گزارش واحد ارائه می¬کند و طرف¬های اختلاف نیز ملزم به پذیرش آن گزارش نیستند.

انواع میانجی‌گری:

 1) میانجی‌گری به منظور حل اختلافاتی که هنوز منجر به جنگ نشده است.

2) میانجی‌گری به منظور حل اختلافاتی که منجر به جنگ میان طرفین شده است.

3) میانجی‌گری ارتباطی ؛ که میانجی ارتباط دهند? طرفین اختلاف است چرا که با تیرگی روابط بین کشورها، انجام گفتگوهای مستقیم با مشکل مواجه می‌شود و در این موقعیت وظیف? میانجی، تبادل اطلاعات و برقراری تماس و ارتباط بین طرفین است.

4) میانجی‌گری پیشنهاد دهنده ؛ در صورتی که اقدامات میانجی از طریق برقراری روابط بین طرفین با شکست مواجه شود، میانجی می‌تواند فعالیت خود را بیشتر نماید و اعمال زیر را انجام دهد: ترغیب طرفین به ادامه مذاکراه، اعلام نظر و درک خویش از مسائل مورد اختلاف، تنظیم و ابتکار جدید برای پیشبرد حل و فصل اختلافات و حتی نهایتاً مشارکت که بعضی اوقات میانجی عملاً در مسأله وارد شده و به‌صورت یکی از طرفین اختلاف به چانه‌زنی می‌پردازد.

5) میانجی‌گری تضمین دهنده ؛ که در این صورت میانجی در مقام ضامن اجرای تصمیمات عمل می‌کند.


نتیجه گیری

میانجی بین المللی برای آنکه مؤثر واقع گردد، باید منعکس کننده سیستم‌های گسترده درگیری بوده و برآنها تأثیر نهد و این یکی از دلایلی است که چرا میانجی‌های مختلف راه‌های گوناگون و تاکیدات مختلف از نقطه نظر میانجی‌گری را فقط به رویداد میانجی‌گری وابسته می‌دانند. عمل و شیوه اقدام و نیز روش‌ها و تدابیر، منتج از زمین? حوزه اقدامات میانجی می‌باشند. بررسی میانجی‌گری نباید صرفاً در قالب علت و معلولی انجام شود که در آن با به کارگیری یک روش خاص نتایج مطلوب قابل انتظار حاصل گردد. میانجی‌گری در بعد کلی و میانجی‌گری بین المللی در بعد خاص، پدیده دولبه‌ای نیست که بتوان آن را بصورت همگن و یکسره در رابطه با تمام تعارضات و درگیری‌ها اعمال کرد، همچنین نمی توان آن را مجموعه‌ای از قوانین و یا تلاش سرسختانه‌ای فرض کرد که در سایه آن بتوان بر طرفین مناقشه موثر واقع شد. رابطه بین میانجی‌گری و طرفین مناقشه رابطه‌ای متقابل است. تبادلات و تاثیرات در پدیده میانجی‌گری دو جانبه بوده و نمی تواند حالت یک طرفه داشته باشد.

روش‌های میانجی‌گری بین المللی بسیار متنوع هستند. این امر صرفاً ناشی از تفاوت بین بازیگران نیست بلکه به علت تفاوت‌های ماهوی مستتر در زمینه‌های مناقشه ومشخصات طرفین درگیر در منازعه می‌باشد. در صورتی که قرار باشد روش‌ها و رفتار میانجی‌گری موثر واقع شوند باید از عهده درک تفاوت‌های ماهوی و مشخصات طرفین درگیر در منازعه برآیند و منعکس کننده آنها باشند.میانجی‌گری، تضمینی برای آن است که گروه‌های انسانی در فضایی از تفاهم و همکاری موجب تکامل تاریخی تمدن‌ها و فرهنگ‌های یکدیگر شوند. میانجی‌گری علم تداوم صلح است و مجموعه مهارت‌هایی برای افزایش تفاهم و درک متقابل گروه‌های بشری. میانجی‌گری را می‌توان انسانی‌ترین مقوله در حقوق بین‌الملل دانست. 



 بهزاد حسین عباسی

مدرس کنفرانس مدیریت

استاد کنفرانس مدیریت

سخنران کنفرانس مدیریت

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشندگی 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشندگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و همایشها و کنفرانسها

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

منابع

عبدالحمید فریدی عراقی، روش‌های مسالمت‌آمیز حل و فصل اختلافات بین‌المللی، (تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه، 1368)، ص ص 8-7. 

TOMESCU, M. (2012). CONSIDERATIONS ON CONFLICT AND CONFLICT CLASSIFICATION. REVISTA ROMANA DE ADR, 1, 58-67.

RADULESCU, V. (2007), MARKETING, BUCHAREST: PRO UNIVERSITARIA (CHAPTER 10).

RADULESCU, D.M. (2011), FUNDAMENTALS OF LAW, BUCHAREST: UNIVERSUL JURIDIC (CHAPTER 9).

  • استاد مدیریت مدرس مدیریت
۲۰
خرداد

    
ارائۀ الگویی طبقه‌بندی‌شده از ابزارهای کنترل راهبُردی
 
نوع مقاله: مقاله علمی-پژوهشی
نویسندگان
وحید خاشعی
استادیار دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبایی (ره)
چکیده
به کارگیری نظریه‌ها و مدل‌های کنترل راهبُردی از نیازهای اساسی سطح سازمانی و ملی است کهدر نبود آن با چالش‌هایی مواجه هستیم. از طرف دیگر رقابت سازمان‌ها، چالشی و ملازم با فرصت‌ها و تهدیدهای رقابتی فراوانی است. هدایت راهبردی اثربخش درحالی‌که محیط به‌طور پیوسته متلاطم، غیرقابل پیش‌بینی و رقابتی می‌شود، می‌تواند به ارتقای عملکرد شرکت‌ها کمک نماید. از طریق طراحی یک سیستم کنترلی مناسب می‌توان اطلاعات لازم، به‌هنگام و دقیق را در زمینه تصمیم‌گیری در شرایط پیچیده فراهم کرده و با انعطاف‌پذیری لازم گزینه‌های راهبُردی را برای امکان واکنش مناسب و سریع به تغییرات ناگهانی محیط را مهیا ساخت. طراحی یک سیستم کنترلی راهبُردی، شرایط سازمان را به‌منظور حرکت منسجم در بستر محیط فراهم می‌سازد و کوشش‌های پراکنده مدیران را انسجام می‌بخشد. مقاله حاضر به دنبال دستیابی به مدلی از کنترل راهبُردی با ابزارهای کاربردی و قابل استفاده در سطح شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار می‌باشد و با استفاده از پیمایش میدانی به جمع‌آوری اطلاعات و با روش‌های تحلیل آماری به تجزیه و تحلیل داده‌ها و اطلاعات پرداخته است.
کلیدواژگان
کنترل راهبُردی؛ کنترل اجرای راهبُرد؛ کنترل محتوای راهبُرد؛ فرایند کنترل   
عنوان مقاله [English]
The Classified Model of Strategic Control Tools
چکیده [English]
Using strategic control theories and models are the key organizational and national requirements, the lack of which can create challenges. On the other hand, organizations' competitions can lead to complications involving a lot of competitive opportunities and threats. While the environment is turbulent, unpredictable and competitive continuously, effective strategic directions can help the promotion of organizations' performance. By designing an appropriate control system, we can provide necessary, timely and precise information for decision making in complex situations, and by showing the necessary flexibility we can offer strategic options for quick and appropriate reaction to sudden environmental changes. The design of a strategic control system places the organization in a condition to move consistently and integrate dispersed attempts of managers. This paper intends to achieve a model of strategic control with applicable tools at the level of listed companies on the Stock Exchange, and it has gathered and analyzed information using field studies through statistical analysis method.
کلیدواژگان [English]
strategic control, strategy implementation control, strategy content control, control process
مراجع

 بهزاد حسین عباسی

مدرس فروشندگی در سازمان 

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  و فروش و فروشندگی

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی و فروش و فروشندگی 

معلم بازاریابی فروش و فروشندگی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشنگی 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشندگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و فروش و فروشندگی 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir



استونر، جیمز و دیگران (1379)، مدیریت، ترجمه علی پارسیان و سید محمد اعرابی، چاپ اول، جلد اول، تهران: دفتر پژوهش‌های فرهنگی.

پیرس و رابینسون (1377)، مدیریت استراتژیک، سهراب خلیل شورینی، چاپ اول، تهران: انتشارات یادواره.

حکاک، محمد (1378)، «طراحی مدل کنترل استراتژیک برای واحدهای صنعتی صادرکننده کالا در ایران»، بهروز درّی، رساله دکتری، دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهید بهشتی.

خاشعی، وحید و حسینی، سید محمود (1391)، «درآمدی به کنترل راهبردی؛ مورد مطالعه چشم‌انداز راهبردی نهاد کتابخانههای عمومی کشور»، فصلناممه علمی و پژوهشی تحقیقات اطلاع‌رسانی و کتابخانه عمومی، دوره 18، ش 2، صص217-240.

خلیلی شورینی. سهراب (1377)، برنامه‌ریزی استراتژیک، چاپ اول، تهران: انتشارات یادواره.

رابینز، استیفن پی (1379)، مبانی مدیریت، سید محمد اعرابی و دیگران، چاپ اول، تهران: انتشارات دفتر پژوهش‌های فرهنگی.

سایمونز، رابرت (1385)، نظام‌های کنترل و سنجش عملکرد برای اجرای استراتژی، مجتبی اسدی، تهران: گروه پژوهشی آریانا.

لورنژ. پیتر، اسکات مورتون. مایکل اف، گوشل. سومانترا (1385)، کنترل استراتژیک، سید محمد اعرابی و محمد حکاک، چاپ اول، تهران: دفتر پژوهش‌های فرهنگی.

 
Antony, R. Diridin, J. Badford, N. (1993), Management Control Systems, Translated by Mohammad Taghi Ziaei Bigdeli, Tehran: Public Administration Education Center

Muralidharan, R. (1997), "Strategic Control for Fast-moving Markets: Updating the Strategy Andmonitoring the Performance", Long Range Planning, Vol. 30, No. 1, pp.64-73.

 

Muralidharan, Raman (2004), "A Framework for Designingstrategy Content Controls", International Journal of Productivityand Performance Management, 53 (7), pp.590-601.

Muralidharan, Raman and Hamilton, Robert D. (1999), "Aligning Multinational ControlSystems", III, Long Range Planning, 32(3), pp.352 –361.

Nilsson, Fredrik (2000), "Parenting Styles and Value Creation: A Management Control Approach", Management Accounting Research, 11, pp.89-112.

Pearce, J.A. & Robinson, R.B. (1994), Strategic Management: Formulation, Implementation, and Control, Richard, D. Irwin, Inc. U.S.A. 5th ed.Robert Simons (1994), "How New Top Managers Use Control Systems as Levers of Strategic Renewal", Strategic Management Journal, 15(3), pp.169-189.

 

Schreyogg, George and Steinmann, Horst (1987), "Strategic Control; A New Perspective", Academy of Management Review, 12, pp.91-103.

Simons, R. (1994), How New Top Managers Use Control Systems as Levers of Control, Strategic Management, J. 15, pp.169–189.

Simons, R. (1995a), Levers of Control- How Managers Use Innovative Control Systems to Drive Strategic Renewal, Boston, MA: Harvard Business School Press.

Simons, R. (1995b), "Control in an Age of Empowerment", Harvard Business Review, 73, pp.80-88.

Scheyogg, G. Sitenmann, H. (1987), "Strategic Control", Academy of Management Review, 12, No. 1, pp.91-103.

Simons, Robert (2000), Performance MeasurmentAnd Control Systems for Implementing Strategy, Prentice- Hall.

Preble, John, F, (1992), "Towards a Comperhensive System of Strategic Control", Journal of Management Studies, 29, 4 july.

Schreyogg, Georg, Steinmann, Horst (1987), "Strategic Control", Academy of Management Review, Vol, 12. No.1, pp.91-103.


  • استاد مدیریت مدرس مدیریت
۲۰
خرداد

    
ارائۀ الگویی طبقه‌بندی‌شده از ابزارهای کنترل راهبُردی
مقاله 5، دوره 9، شماره 1، بهار و تابستان 1394، صفحه 121-145  XML اصل مقاله (581 K)
نوع مقاله: مقاله علمی-پژوهشی
نویسندگان
وحید خاشعی
استادیار دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبایی (ره)
چکیده

 بهزاد حسین عباسی

مدرس فروشندگی در سازمان 

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  و فروش و فروشندگی

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی و فروش و فروشندگی 

معلم بازاریابی فروش و فروشندگی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشنگی 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشندگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و فروش و فروشندگی 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


به کارگیری نظریه‌ها و مدل‌های کنترل راهبُردی از نیازهای اساسی سطح سازمانی و ملی است کهدر نبود آن با چالش‌هایی مواجه هستیم. از طرف دیگر رقابت سازمان‌ها، چالشی و ملازم با فرصت‌ها و تهدیدهای رقابتی فراوانی است. هدایت راهبردی اثربخش درحالی‌که محیط به‌طور پیوسته متلاطم، غیرقابل پیش‌بینی و رقابتی می‌شود، می‌تواند به ارتقای عملکرد شرکت‌ها کمک نماید. از طریق طراحی یک سیستم کنترلی مناسب می‌توان اطلاعات لازم، به‌هنگام و دقیق را در زمینه تصمیم‌گیری در شرایط پیچیده فراهم کرده و با انعطاف‌پذیری لازم گزینه‌های راهبُردی را برای امکان واکنش مناسب و سریع به تغییرات ناگهانی محیط را مهیا ساخت. طراحی یک سیستم کنترلی راهبُردی، شرایط سازمان را به‌منظور حرکت منسجم در بستر محیط فراهم می‌سازد و کوشش‌های پراکنده مدیران را انسجام می‌بخشد. مقاله حاضر به دنبال دستیابی به مدلی از کنترل راهبُردی با ابزارهای کاربردی و قابل استفاده در سطح شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار می‌باشد و با استفاده از پیمایش میدانی به جمع‌آوری اطلاعات و با روش‌های تحلیل آماری به تجزیه و تحلیل داده‌ها و اطلاعات پرداخته است.
کلیدواژگان
کنترل راهبُردی؛ کنترل اجرای راهبُرد؛ کنترل محتوای راهبُرد؛ فرایند کنترل   
عنوان مقاله [English]
The Classified Model of Strategic Control Tools
چکیده [English]
Using strategic control theories and models are the key organizational and national requirements, the lack of which can create challenges. On the other hand, organizations' competitions can lead to complications involving a lot of competitive opportunities and threats. While the environment is turbulent, unpredictable and competitive continuously, effective strategic directions can help the promotion of organizations' performance. By designing an appropriate control system, we can provide necessary, timely and precise information for decision making in complex situations, and by showing the necessary flexibility we can offer strategic options for quick and appropriate reaction to sudden environmental changes. The design of a strategic control system places the organization in a condition to move consistently and integrate dispersed attempts of managers. This paper intends to achieve a model of strategic control with applicable tools at the level of listed companies on the Stock Exchange, and it has gathered and analyzed information using field studies through statistical analysis method.
کلیدواژگان [English]
strategic control, strategy implementation control, strategy content control, control process
مراجع

استونر، جیمز و دیگران (1379)، مدیریت، ترجمه علی پارسیان و سید محمد اعرابی، چاپ اول، جلد اول، تهران: دفتر پژوهش‌های فرهنگی.

پیرس و رابینسون (1377)، مدیریت استراتژیک، سهراب خلیل شورینی، چاپ اول، تهران: انتشارات یادواره.

حکاک، محمد (1378)، «طراحی مدل کنترل استراتژیک برای واحدهای صنعتی صادرکننده کالا در ایران»، بهروز درّی، رساله دکتری، دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهید بهشتی.

خاشعی، وحید و حسینی، سید محمود (1391)، «درآمدی به کنترل راهبردی؛ مورد مطالعه چشم‌انداز راهبردی نهاد کتابخانههای عمومی کشور»، فصلناممه علمی و پژوهشی تحقیقات اطلاع‌رسانی و کتابخانه عمومی، دوره 18، ش 2، صص217-240.

خلیلی شورینی. سهراب (1377)، برنامه‌ریزی استراتژیک، چاپ اول، تهران: انتشارات یادواره.

رابینز، استیفن پی (1379)، مبانی مدیریت، سید محمد اعرابی و دیگران، چاپ اول، تهران: انتشارات دفتر پژوهش‌های فرهنگی.

سایمونز، رابرت (1385)، نظام‌های کنترل و سنجش عملکرد برای اجرای استراتژی، مجتبی اسدی، تهران: گروه پژوهشی آریانا.

لورنژ. پیتر، اسکات مورتون. مایکل اف، گوشل. سومانترا (1385)، کنترل استراتژیک، سید محمد اعرابی و محمد حکاک، چاپ اول، تهران: دفتر پژوهش‌های فرهنگی.

 
Antony, R. Diridin, J. Badford, N. (1993), Management Control Systems, Translated by Mohammad Taghi Ziaei Bigdeli, Tehran: Public Administration Education Center

Muralidharan, R. (1997), "Strategic Control for Fast-moving Markets: Updating the Strategy Andmonitoring the Performance", Long Range Planning, Vol. 30, No. 1, pp.64-73.

 

Muralidharan, Raman (2004), "A Framework for Designingstrategy Content Controls", International Journal of Productivityand Performance Management, 53 (7), pp.590-601.

Muralidharan, Raman and Hamilton, Robert D. (1999), "Aligning Multinational ControlSystems", III, Long Range Planning, 32(3), pp.352 –361.

Nilsson, Fredrik (2000), "Parenting Styles and Value Creation: A Management Control Approach", Management Accounting Research, 11, pp.89-112.

Pearce, J.A. & Robinson, R.B. (1994), Strategic Management: Formulation, Implementation, and Control, Richard, D. Irwin, Inc. U.S.A. 5th ed.Robert Simons (1994), "How New Top Managers Use Control Systems as Levers of Strategic Renewal", Strategic Management Journal, 15(3), pp.169-189.

 

Schreyogg, George and Steinmann, Horst (1987), "Strategic Control; A New Perspective", Academy of Management Review, 12, pp.91-103.

Simons, R. (1994), How New Top Managers Use Control Systems as Levers of Control, Strategic Management, J. 15, pp.169–189.

Simons, R. (1995a), Levers of Control- How Managers Use Innovative Control Systems to Drive Strategic Renewal, Boston, MA: Harvard Business School Press.

Simons, R. (1995b), "Control in an Age of Empowerment", Harvard Business Review, 73, pp.80-88.

Scheyogg, G. Sitenmann, H. (1987), "Strategic Control", Academy of Management Review, 12, No. 1, pp.91-103.

Simons, Robert (2000), Performance MeasurmentAnd Control Systems for Implementing Strategy, Prentice- Hall.

Preble, John, F, (1992), "Towards a Comperhensive System of Strategic Control", Journal of Management Studies, 29, 4 july.

Schreyogg, Georg, Steinmann, Horst (1987), "Strategic Control", Academy of Management Review, Vol, 12. No.1, pp.91-103.


  • استاد مدیریت مدرس مدیریت
۲۰
خرداد

م خاتمه خط‌مشی‌های عمومی در ایران؛ پژوهشی بر مبنای نظریه‌پردازی داده‌بنیاد
 
نوع مقاله: مقاله علمی-پژوهشی
نویسندگان
1 حسن دانایی‌فرد ؛ 2 محمد مهدی حیدری؛ 3 عادل آذر؛ 4 رحمت‌الله قلی‌پور   
1استاد دانشکده مدیریت دانشگاه تربیت مدرس، نویسنده مسئول
2دکتری مدیریت سیاست‌گذاری در بخش عمومی دانشگاه تربیت مدرس
3استاد دانشکده مدیریت دانشگاه تربیت مدرس
4دانشیار دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
چکیده
صاحب‌نظران علم خط‌مشی معتقدند که خاتمه‌ خط‌مشی از گام‌های فرآیند خط‌مشی‌‌گذاری است که نسبت به سایر گام‌های این چرخه کمتر مورد مداقه قرار گرفته است. خط‌مشی‌های خاتمه‌یافته را می‌توان به دو دسته تقسیم‌بندی کرد: 1) خط‌مشی‌هایی که خاتمه‌بخشی آن بر مبنای منطق و عقلانیت صورت گرفته است (مرتفع شدن مسئله عمومی، ناکارایی خط‌مشی جاری و...)، 2) خط‌مشی‌هایی که پس از تدوین و ابلاغ از سوی مجریان رها، معطل و در نهایت خاتمه می‌یابند. این پژوهش کیفی تلاش دارد فرایند رخداد خاتمه‌بخشی از نوع دوم را نظریه‌پردازی کند. در مرحله اول داده‌ها از طریق انجام مصاحبه‌های ساختاریافته با مسئولان و مدیران نظام خط‌مشی‌گذاری ایران گردآوری می‌شوند. در مرحله دوم «تم‌های کلیدی» استخراج شده و بر اساس راهبرد پژوهشی نظریه‌پردازی داده-بنیاد، که روشی نظام‌مند و کیفی برای خلق نظریه است، نظریه خاتمه خط‌مشی‌های عمومی در ایران خلق می‌گردد. نظریه حاصل نشان می‌دهد که پدیده محوری چنین فرآیندی مضمونی تحت عنوان خط‌مشی عمومی لرزان است که در فرآیندی از عوامل بستری و مداخله‌گر و به اتکای دسته‌ای از عوامل علی، خاتمه‌ خط‌مشی را تبیین می‌کند.
کلیدواژگان
خاتمه‌ خط‌مشی؛ رهاشدگی خط‌مشی؛ خط‌مشی عمومی لرزان؛ نظریه داده‌بنیاد   
عنوان مقاله [English]
Concept of Public Policy Termination in Iran (A Research Based on Grounded Theory)
چکیده [English]
Policy science experts believe that policy termination is a step in the process of policy making which, compared to other steps, has been less attended to. Terminated policies are of two types: 1) those based on logic and rationality (resolved public issues, inefficient current policies, etc.) and 2) those abandoned (and ultimately terminated) after compilation and official notification. Effort has been made, in this qualitative research, to theorize the second type through, first, collecting data by conducting structured interviews with the Iranian policy making authorities/managers, and then after extracting the “key themes”, developing the theory of public policy termination according to GT which is a systematic and qualitative theorization method. The findings show that the central phenomenon of such a process is a theme called “unstable public policy” that explains policy termination in a process that involves some basic disruptive factors supported by certain causal ones.
کلیدواژگان [English]
policy termination, policy abandonment, unstable public policy, Grounded Theory (GT)
مراجع

الوانی، سید مهدی؛ شریف‌زاده، فتاح (1383)، فرایند خط‌مشی‌گذاری عمومی؛ تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.

دانایی‌فرد، حسن (1388)، «روش‌شناسی تدوین خط‌مشی ملی کارآفرینی کشور: چارچوبی مفهومی»، فصلنامه توسعه کارآفرینی، ش6، صص125-155.

قلی‌پور، رحمت‌الله (1387)، تصمیم‌گیری سازمانی و خط‌مشی‌گذاری عمومی، تهران: انتشارات سمت.

لستر، جیمز و استوارت، جی آر جوزف (1381)، فرایند خط‌مشی‌گذاری: رویکردی تکامل، ترجمه مجتبی طبری و دیگران، تهران: انتشارات ساوالان.

 
Anderson, J. (1979), Public Policy-Making, New York : Praeger.

Bardach, Eugen (1976), "Policy Termination as a Political Process", s.l.: Policy Science, Vol. 7.

 بهزاد حسین عباسی

مدرس فروشندگی در سازمان 

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  و فروش و فروشندگی

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی و فروش و فروشندگی 

معلم بازاریابی فروش و فروشندگی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشنگی 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشندگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و فروش و فروشندگی 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir



Creswell J. W. (2002), "Educational Research: Planning", Conduction and Evaluating Quantitative and Qualitative Research, Upper Saddle River. NJ: Pearson Education.

Daniels, Mark R. (1997), "Theories of the Termination of Public Programs, Policies and Organization", Internation Journal of public Administration, Vol. 20.

Daniels, Mark R. (1997), Termination Public Programs An American Political Paradox, New York : M.E.Sharpe, Inc.

Deleon, Peter (1978), "Public Policy Termination: An End and A Beginning", Policy Analysis, Vol. 4. pp.369-392.

Deleon, Peter (1983), "Policy Evaluation and Program Termination", s.l.: Policy Studies Review, Vol. 2. pp.369-392.

Deleon, Peter (1987), Policy Termination as a Political Phenomenon, Sage Publication,

Deleon, Peter and Hernadez, Jose (2001), "The Case of the National Solidarity Program in Mexico: A Study in Comparative Policy Termination", 3 International Journal of Public Administration, Vol. 24.

Frantz, Janet E. (1997), "The High Cost of Policy Termination", International Journal of Public Administration, Vol. 20.

Iris, Gevay-May (2001), "When the Motto is Till Death Do us Part: The Conceptualization and the Craft of Termination in the Public Policy Cycle", International Journal of Public Administration, Vol. 24, pp.263-288.

Kaufman, Herbert (1976), Are Government Organizations Immortal? Washington : D.C: The Brooking Institution,

Ke, Ye (2007), Policy Termination: A Conceptual Framework and Application to the Local Public Hospital Context, California: Adissertation Presented to the Faculty of the Graduate School University of Southern California.

Kirkpatrick, S. Lester, J. And, Peterson, M. (1999), "The Policy Termination Process: A Conceptual Framework and Application to Revenue sharing", Policy Studies Review, Vol. 16.

Laster, J. and Stewart, J .(1996), Public Policy:An Evolutionary Approach, Minnesota: West Publishing Company.

Lizhen, Zhang (2009), "Study on Odstacles to Policy Termination", s.l.: Journal of Politics and Law, Vol. 2.

May, J. V. (1978), The Policy Cycle, Beverly Hills California: Sage Publication.

Straus. A. & Corbin J. (1998), Basics of Qualitative Research: Grounded Theory Procedures and Techniques, 2nd ed. Thousand Oaks. CA: Sage.


  • استاد مدیریت مدرس مدیریت
۲۰
خرداد

    
تبیین ارکان الگوی بازاریابی اسلامی
مقاله 2، دوره 9، شماره 1، بهار و تابستان 1394، صفحه 25-58  XML اصل مقاله (511 K)
نوع مقاله: مقاله علمی-پژوهشی
نویسندگان
فاطمه عیدی
استادیار دانشکده مدیریت دانشگاه پیام نور استان البرز، واحد نظرآباد
چکیده
اسلام دارای دیدگاهی جامع دربارۀ نحوۀ سامان دادن فردی و جمعی نظام‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر اساس مبانی معرفت‌شناختی، هستی‌شناسی و انسان‌شناختی است. این مطالعه با هدف شناسایی مبانی، اصول و ابزارهای بازاریابی بر اساس مبانی اسلامی و ارائه الگویی مفهومی در این زمینه انجام شده است. در این تحقیق که یک پژوهش بنیادی است، به‌منظور بررسی ارکان بازاریابی اسلامی از رویکرد تحقیق کیفی و روش تحلیل مضمون استفاده شده است. برای گردآوری داده‌ها و شناسایی مضامین مرتبط با بازاریابی اسلامی، با بررسی و مطالعه قرآن کریم و 5 کتب فقهی دیگر (الحیات)، مبانی فلسفی و اعتقادی، اصول و ابزارهای مرتبط با بازاریابی اسلامی استخراج و کدگذاری گردیده و فراوانی آن‌ها شمارش شده‌اند.
به‌منظور تدوین الگوی بازاریابی اسلامی از نرم‌افزار تحقیق کیفی MAXQDA برای انجام تحلیل مضمون استفاده شده است. بر اساس مضامین استخراج‌شده الگوی بازاریابی اسلامی شامل 3 رکن اصلی مبانی؛ مشتمل بر مبانی اعتقادی و ارزشی، اصول و ابزار (شامل چهار رکن فرعی تولید، فروش، قیمت و توزیع)، 58 مضمون اصلی و 22 مضمون فرعی می‌باشد. روابط میان این متغیرها نیز در قالب یک الگو ارائه شده است. در پایان ارکان بازاریابی متعارف با بازاریابی اسلامی مقایسه شده است.
کلیدواژگان
بازاریابی اسلامی؛ مبانی و ارزش‌های اسلامی؛ الگوی بازاریابی اسلامی   
عنوان مقاله [English]
Clarifying Islamic Marketing Fundamentals
چکیده [English]
This study has been done for identifying the basics, principles, and tools of marketing based on the Islamic rules in order to offer a comprehensive model in that field. Both qualitative research and content analysis approaches have been used in this paper as a fundamental research for studying the Islamic marketing basics. In the first step, theoretical basics and various perspectives of the conventional marketing were studied in order to collect data, and identify concepts related to Islamic marketing. Then, the frequency of related concepts were counted after extracting and coding them through a study of the Holy Quran and five other books of Islamic law called Allhayat.
Qualitative research software MAXQDA were applied for this content analysis to set the Islamic marketing model that includes three main elements of beliefs, values and principles, and tools that include four subordinate elements of production, sales, price and distribution. Fifty eight main concepts and twenty two subordinate concepts were identified in a model that shows the relation between them. In the end, some recommendations have been offered for future research.
کلیدواژگان [English]
Islamic marketing, Islamic principles and values, Islamic marketing model
مراجع

 بهزاد حسین عباسی

مدرس فروشندگی در سازمان 

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  و فروش و فروشندگی

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی و فروش و فروشندگی 

معلم بازاریابی فروش و فروشندگی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشنگی 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشندگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و فروش و فروشندگی 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir



قرآن کریم.

 نهج‌البلاغه.

آرسالامون و همکاران (1390)، بازاریابی؛ افراد واقعی، انتخاب‌های واقعی، ترجمه داور ونوس، تهران: مهربان نشر.

اکبری، بهمن (1375)، بازرگانی در اسلام، تهران: انتشارات چاپ و نشر بازرگانی.

اکرامی، ابوالفضل (1375)، «بازار تمدن اسلامی»، فصل‌نامه پژوهشی دانشگاه امام صادق(ع)، ش3.

اعرابی، سید محمد، آزادی، محمد (1390)، تئوری بازاریابی، تهران: مهکامه.

ایروانی، جواد (1384)، اخلاق اقتصادی از دیدگاه قرآن و حدیث، مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی.

پورفر، نقی (1383)، اصول مدیریت اسلامی و الگوهای آن، مرکز مطالعات و تحقیقات مدیریت اسلامی.

حر عاملی، محمد بن الحسن (1373ش)، وسایل شیعه، حسین نوری طبرسی، قم: تحقیق مؤسسه آل‌البیت.

حکیمی، محمدرضا، محمد و علی (1384ش)، الحیاة، ج4، 5 و 6، ترجمه احمد آرام، قم: دلیل ما.

حکیمی، محمدرضا، محمد و علی (1388ش)، الحیاة، ج8، قم: دلیل ما.

دادگر، یدالله (1385)، «اخلاق بازرگانی از منظر اقتصاد اسلامی»، فصلنامه پژوهش‌های بازرگانی.

دانایی‌فرد، حسن (1389)، نظریه‌پردازی، مبانی و روش‌شناسی‌ها، تهران: انتشارات سمت، چ1.

حیدری کاشانی، محمدجواد (1377)، رابطه علم و دین از دیدگاه علامه طباطبایی، ش2، ماهنامه پاسدار اسلام، قم.

رجایی، سید محمدکاظم (1389)، «تقاضای سازگار با مبانی و ارزش‌های اسلامی»، فصلنامه اقتصاد اسلامی، ش40.

طباطبایی، سید محمدحسین (1382)، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر همدانی، دفتر نشر انتشارات اسلامی.

علی احمدی، علیرضا و علی احمد (1383)، مبانی اصول مدیریت اسلامی، تهران: تولید دانش.

کاتلر، فیلیپ (1390)، عصر سوم بازاریابی، ترجمه میرزا حسن حسینی، فاطمه عیدی، تهران: انتشارات صفار.

کلینى، محمد بن یعقوب (1365)، الکافی، تهران: دارالکتب الإسلامیه، چهارم.

لسانی­فشارکی، محمدعلی، (1389)، «روش تحقیق و پژوهش در قرآن کریم»، مجلۀ رشد آموزش قرآن (فصلنامۀ آموزشی، تحلیلی و اطلاع­رسانی)، دورۀ 7، شمارۀ 4.

لطیفی، میثم (1388)، «باز پردازی مفهوم نظم و انضباط در سازمان»، دانشنامه مقطع دکتری، دانشگاه تربیت مدرس.

محمدی ری‌شهری، محمد (1416ق)، میزان الحکمه، قم: دارالحدیث.

مجلسی، محمدباقر (1403ق)، بحارالانوار، بیروت: مؤسسه الوفاء، دوم.

مطهری، مرتضی (1374)، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج13، تهران: صدرا.

موسوی اصفهانی، سید جمال (1368)، پیام‌های اقتصادی قرآن: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

موسوی خمینى، سید روح‌الله (بی‌تا)، تحریرالوسیله، قم: مؤسسه دارالعلم اول.

میرمعزی، سید حسین (1388)، فلسفه علم اقتصاد اسلامی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.

یوسفی، احمدعلی (1387)، نظام اقتصاد علوی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشة اسلامی، اول.

  • استاد مدیریت مدرس مدیریت